4 قانون کلی در نوشتن مقاله

انتشار 12 آذر 1397
مطالعه 8 دقیقه

نوشتن یکی از راه های برقراری ارتباط با مخاطب می باشد. بنابراین بایستی به گونه ای بنویسد که جای هیچ ابهامی برای خواننده وجود نداشته باشد.

4 قانون کلی در نوشتن مقاله

نگارش یک مهارت و هنر است که نقش مهمی در پیشرفت علم و رشد آن دارد. یکی متن روان و زیبا در خصوص یک موضوع خاص، می تواند خواننده را به شوق آورد و منتقدان را به بررسی آن مطلب علاقمند کرده و نهایتا در پیشرفت جامعه علمی تاثیر بگذارد. اما متاسفانه در دوران دانشگاه و بخصوص تحصیلات تکمیلی ئانشجویان آموزش کافی را در این زمینه نمی بینند و به ناچار مجبور به یادگیری تجربی نوشتن مقاله می کنند و همین امر موجب می شود تا اصول درست مقاله نویسی را ندانند و بیشتر مقالاتی که توسط دانشجویان نوشته می شود، از سوی مجله رد شود.
در این مقاله از دید خواننده و داور مقاله نکاتی را در خصوص نگارش مقاله بیان می کنیم؛ این قوانین مطمئنا به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید زیبا بنویسید و از نوشته های خود لذت ببرید.
دید داوران مجله نسبت به مقاله با دید خواننده نسبت به آن متفاوت می باشد. داوران و سردبیران مجله به دنبال سنجش ارزش مقاله هستند به صحت نتایج آن و رعایت اصول نگارشی آن اهمیت می دهند. در حالی که خواننده به دنبال آن است که ببینید نتایج مقاله چه بوده تا بر اساس آن تصمیم بگیرد که مقاله را بخواند یا نه. در مقابل نویسنده تنها به این فکر می کند که آیا توانسته است پیام اصلی خود را گوش مخاطب برساند یا نه. 
اگر یک مقاله به درستی نوشته شود، تمامی این اهداف را در برخواهد گرفت. این مهارت نویسنده است که بتواند مفاهیم اصلی مقاله را به درستی به هم ارتباط دهد تا مقاله به اندازه کافی برای داوران و خوانندگان مقاله خوانا و قابل ارزش باشد.
در اینجا 4 قانون کلی در نوشتن مقاله وجود دارد که در تمام قسمت های مقاله باید رعایت شوند. 

4 قانون کلی در نوشتن مقاله

نوشتن یکی از راه های برقراری ارتباط با مخاطب می باشد. بنابراین بایستی به گونه ای بنویسد که جای هیچ ابهامی برای خواننده وجود نداشته باشد. در هنگام نوشتن باید به این فکر کنید که خواننده در کنار شماست. تین به شما کمک می کند که در انتخاب کلمات برای نوشتن جملات خود بیشتر دقت نمایید.

قانون ١ : فقط در خصوص موضوع مقاله خود بنویسید

تصویرمقاله ای ماندگار است که خواننده یک سال بعد از خواندن آن همچنان بتواند دستاورد اصلی آن را بیاد بیاورد. لازمه این کار، تمرکز مقاله تنها روی یک موضوع است. اگرچه یک مقاله می تواند نتایج زیادی را بیان کند ولی نیازی به حرص زدن برای این کار نیست. هنگامی که چند موضوع متفاوت در لابلای مقاله بیان می شود دستاورد اصلی آن در ابهام می ماند و احتمالا خواننده خیلی زود تمامی آن ها را از یاد می برد.
مهمترین قسمت یک مقاله عنوان آن است. برای درک اهمیت آن نگاه کنید که در چند درصد موارد تنها با خواندن عنوان مقاله تصمیم گرفتید که کل مقاله را بخوانید. عنوان اولین بخش از مقاله است که دیده می شود و در تصمیم خواننده برای خواندن کل مقاله نقش اصلی را دارد. عنوان نه تنها ایده اصلی مقاله را می رساند، بلکه مانند قطب نمایی برای کل متن آن است. با نگاه به عنوان و مقایسه آن با قسمت های مختلف مقاله می توان حواشی و کاستی های مقاله را تشخیص داد. عنوان معمولا باید کوتاه باشد. اگر نتایج زیادی برای گفتن دارید پیدا کردن عنوانی کوتاه کاری سخت ولی ارزشمند است. زیرا هدف علم بدست آوردن اصول کوتاه و عمیق با تکیه بر انبوه داده ها و قضیه ها است. فکر کردن مداوم به عنوان تحقیق علمی تان نه تنها به نوشتن بهتر آن کمک می کند بلکه ذهن شما را شفاف می کند که آزمایش مناسب تری طراحی کنید و یا نظریه عمیق تری بسازید. این قانون شاید سخت ترین قانون باشد زیرا با تمام پروژه علمی شما درگیر است. در نهایت باید با تحلیل و استدلال داده ها ساده ترین مدل را کشف کنید که البته قابل ساده سازی بیشتر نباشد. نتیجه این تلاش یافتن عنوانی است که تمام نتایج تحقیق تان را در یکجا جمع می کند. برای مثال عنوان مقاله ای که درباره یک فن آوری جدید و نتایج زیستی آن نوشته شده است، باید همچون پلی باشد که توصیف کند چگونه فن آوری جدید می تواند زیست شناسی را دگرگون کند.

قانون ٢ : خواننده خود را ناآگاه از رشته خود تصور کنید

نویسنده مقاله آگاه ترین فرد به زیر و بم تحقیق علمی و در عین حال ناآگاه ترین فرد برای درکِ ذهن خواننده آن مقاله است. این نا آگاهی ریشه بسیاری از اشتباهات نوشتاری است. برای پرهیز از آن ها، مثل یک طراح به کار خود نگاه کنید: فضایی بسازید و ذهن خواننده را به سوی هدف خود سوق دهید. به نوشته تان دوباره (و چندباره) نگاه کنید مرتب از خود بپرسید آیا ارزشی دارد که خواننده به مساله ای که شما در اینجا می گویید فکر کند یا نه. اگر احساس کردید خواننده را به مساله علاقه مند کرده اید باید پاسخ تان را به آن طوری بیان کنید که خواننده با کمترین تلاش ذهنی بفهمد. لغات تخصصی را با وضوح برای خواننده تشریح کنید چون ندانستن معنی درست یک کلمه خواننده را گیج و خسته می کند. از خلاصه سازی لغات و یا ساختن بی مورد کلمه با حروف اول پرهیز کنید، چون خواننده مجبور می شود برای یاد آوری آن مرتب مقاله را پایین و بالا کند. دانش روانشناسی به نوشتن بهتر مقاله کمک می کند. مثلا حافظه کوتاه مدت انسان تنها تعداد محدودی موضوع را به طور همزمان می تواند ذخیره کند که اولین و آخرین آن ها بهتر از بقیه به یاد می آیند. سعی کنید در هر جای مقاله، حافظه خواننده بسیار سبک باشد.

قانون ٣ :متن مقاله را به صورت مقدمه‐تحقیق‐نتیجه بنویسید

تقریبا تمام داستان ها ساختار ثابتی دارند: توصیف فضای داستان (مقدمه)، حوادثیکه رخ می دهند (تحقیق) و حرف نهایی (نتیجه). مقدمه فضای داستان را آماده می کند که در بستر آن حوادث مختلف رخ می دهد و نهایتاً داستان به نتیجه غایی می رسد. این ساختار کمک می کند تا خواننده نه تمرکز خود از خط اصلی داستان را از دست بدهد و نه خسته شود. بر حسب اینکه چقدر خواننده قرار است درگیر موضوع شود استراتژی های مختلفی برای بیان یک موضوع وجود دارد. خواننده کم حوصله باید به سرعت درگیر موضوع شود، مثلا با تهییج او در اول کار مانند گزارش های خبری. ساختار م ت ن که در اینجا بیان کردیم برای خواننده ی صبوری مناسب است که می خواهد درگیر جزییات داستان شود. این روش برای درگیر کردن خواننده کم حوصله کارآمد نیست. هرچند در یک مقاله علمی این دغدغه ی مهمی نیست زیرا در عنوان و مقدمه مقاله قسمت های مهیج گفته شده اند و در نتیجه فردی که درگیر خواندن متن مقاله است به اندازه کافی به موضوع علاقه مند شده است. علاوه بر این در علم، بیان یک نظریه جدید بدون هیچ مقدمه ای، باعث می شود که خواننده به حرف شما مشکوک شود. بخصوص اگر خواننده قسمت مهمی از نظریه شما را درست نفهمیده باشد.

متن در مقیاس های مختلف در یک مقاله باید رعایت شود. در بزرگترین مقیاس، اگر تمام مقاله ،نتیجه های تحقیق و نتیجه گیری نهایی را به عنوان یک داستان در نظر بگیریم از سه قسمت مقدمه آن در توضیحات تشکیل شده است. در مقیاس کوچکتر هر پاراگراف مقاله باید به شکل م ت ن بیان شود. جمله اول موضوع آن پاراگراف را بیان میکند که مقدمه آن است. در ادامه مفروضات، شواهد و دست آوردها قسمت تحقیقی پاراگراف را شکل می دهند و نهایتاً جمله آخر پاراگراف نتیجه آن را می گوید. رعایت نکردن ساختار م ت ن خواندن مقاله را سخت می کند. متاسفانه اگر فی البداهه شروع به نوشتن کنیم به طور ناخودآ گاه این ساختار را رعایت نمیکنیم. زیرا یک محقق بیشتر وقت خود را صرف تحقیقات علمی مانند انجام آزمایش، واکاوی مقالات محققان قبلی و فکر کردن به ایده های جدید با ذهن خلاق خود می کند و کمتر روی سازمان دهی آنها وقت می گذارد. بنابراین طبیعی است که اگر بخواهد دست آوردهای خود را ثبت کند از نتایج متاخر تحقیقات خود شروع میکند که برای یک خواننده ی ناآشنا ارتباط برقرار کردن با آن بسیار سخت است. خواننده نمی خواهد نتایج تحقیق را با همان سلسله ی زمانی که منجر به کشف آن شده است بداند، بلکه می خواهد پیام اصلی مقاله را بفهمد و بداند چگونه این پیام با گزاره های منطقی و حقایق اثبات می شود. بنابراین تمام تلاش ما هنگام نوشتن باید معطوف به نظم بخشی به دست آورد های علمی، اتصال آنها به یکدیگر و استخراج نتایج قابل فهم و ماندگار باشد.

قانون ۴ :موازی بنویسید و از ذکر یک موضوع در میان موضوع دیگر خودداری کنید

تنها عنوان مقاله می تواند مرتباً در داخل متن بکار رود و هر موضوع دیگری بهتر است تنها یک بار بحث شود. جملاتی که با هم اشتراک دارند باید مکمل هم باشند تا یک کاسه شوند و تنها یک بار بیان شوند. به همین شکل بهتر است ایده هایی که مشابهت دارند، مانند دو دلیل برای درستی یک نظریه، بلافاصله بعد از یکدیگر بیان شوند. موازی نویسی: پاراگراف ها یا جملاتی که پیام های مشابهی دارند باید شبیه همدیگر نوشته شود زیرا کار خواندن را راحت تر می کنند. به عنوان مثال اگر سه دلیل متفاوت برای برتری یک نظریه بر نظریه دیگر وجود دارد، مناسب تر است که جمله بندی هر سه به یک شکل نوشته شود تا خواننده با کمترین انرژی، توجه خود را صرف فهم دلایل کند. هیچ اشکالی ندارد که یک کلمه بارها و بارها در جملات و پاراگراف ها بکار برود. وسوسه نشوید که کلمات متفاوتی را برای یک مفهوم بکار ببرید زیرا در این صورت این پیام گمراه کننده را به خواننده می فرستید که شاید معنای این کلمات اندکی با هم متفاوت است.

لطفا امتیاز خود را ثبت کنید
1 5
  ارسال به دوستان:

پرسش و دیدگاه شما
اختیاری
اختیاری (نمایش داده نخواهد شد)
ضروری
پرسش و دیدگاه شما

خدمات موسسه آرمان